مهربد عشاق

دلنوشته برای محرم سال 94

1394/8/3 10:55
نویسنده : مرتضی عشاق
576 بازدید
اشتراک گذاری

امروز تاسوعاست مهربد عزيزم
با كلي ذوق با ريتم طبل ها مي رقصي بی آنكه خبر داشته باشي چه خبر است اما من خبر دارم تجربه ٣٥ سال اي ديدن تاسوعا و عاشورا
ديگر به اين يقين رسيدم اگر يك بار ديگر يزيد بخواد سر امام حسين را ببرد تمام اين طبلها و علم ها و مردان سياه پوش با هيكل هاي بزرگ و ريش های بلند و چشمان مثلا أشك بار به پستوهاي خانه شان مي گريزند و زنها عزاداري را شروع مي كنند.
تو اين عمري که گذشت نديدم که مردم و تاريخ ذره اي تغيير كنند ، واسه همين خدا اينقدر آرومه وقتي به مظلومي ظلم مي شود چون بنده هاش را در طَي قرنها شناخته و ديگه اميدي بهشون نداره و اختيار در خلقت را به اجبار ترجيح داده و عدالت را به دست زمان سپرده و تنها كنار بنده هاش مونده و معجزه هاش را واسشون خرج ميكنه.
پسر زيباي من اين اولين تاسوعايي است كه ميبيني و ميفهمي.
در تمامي زندگي تاريخ يادت نرود مبادا گول ثروت و موقعيت را بخوري و براي لحظه اي بد شوي
هيچ كس جز خودت قدر خوب بودن را نمي داند
فقط آدم خوبي باش نمي خواهم معروف شوي ،قهرمان شوي ، خوب كه باشي من در تربيت تو موفق شده ام.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهربد عشاق می باشد