مهربد عشاق

دل نوشته خاله

1393/9/3 10:43
نویسنده : مرتضی عشاق
378 بازدید
اشتراک گذاری

مهربد عزیزم از آنجائیکه مادر و پدرت خیلی سرشون شلوغه و درگیر کار و زندگی و شیطونیها و کارهای تو هستند وقت نمیکنند  که برات پست بگذارند امروز خاله زهره برات مینویسه میخوام از شیطونیهات بگم که همه را کچل میکنی هنوز راه نیفتادی و خیلی هم دوست نداری راه بری .

مهربد نازم کشوی کابینت را خیلی دوست داری مامانت کشو را خالی گذاشته که از دست تو در امان باشه ولی تو جدیدا میری تو کشو میشینی و اولش کلی ذوق میکنی و با زبان خودت حرف میزنی که کسی نمیفهمه و   بعد که خسته میشی و میخوای بیایی پایین  با گریه های الکی و غر زدنهات یکی را مجبور میکنی که تو را بیاره پایین  آخه شیطون خودت نمیتونی  بیایی پایین.

وسایل خونه مثل میز عسلی را حرکت میدی چون پدرت میذاره جلوی کشوی مبل که تو باز نکنی ولی تو اون را هل میدی و میکشی کنار و کشو را باز میکنی و بعد کلی ذوق میکنی و سر و صدا که من بازش کردم.

صندلی اوپن را هم حرکت میدی چون مامانت میذاره جلوی در کابینت که باز نکنی ولی تو هولش میدی و حتی یه بار هم انداختیش و خودت هم افتادی روش و ترسیدی و گریه کردی من هم خونتون بودم و کلی دعوات کردم و از دستت عصبانی شدم.

تا در ظرفشویی و یخچال باز میشه آقا مهربد  بدو میاد و باید بزور از توی یخچال درت بیارن هیچ کس نمیدونه که تو دنبال چی میگردی .

کلمه ددر را خیلی خوب میگی چون خیلی ددری هستی و دوست داری به ددر بری . حرف زیاد میزنی ولی هیچ کس سر درنمیاره چی میگی  انگار به یه زبون دیگه حرف میزنی .

وقتی صدات میزنیم همیشه یه صدا از گلوت خارج میکنی که نمیفهمیم چیه ولی دوسش داریم.

عشق خاله اینقدر دوست داشتنی هستی که برای چندین ساعت سر همه را گرم میکنی و همه حواسها به تو .

خیلی دوست دارم عزیزم وجودت برامون یه نعمته وقتی پیشت هستم تمام گرفتاریها و مشکلاتم را  فراموش  میکنم . نفس خاله

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهربد عشاق می باشد