مهربد عشاق

اولین کلمه

1393/4/17 23:18
نویسنده : مرتضی عشاق
171 بازدید
اشتراک گذاری
نه اينكه فكر كنين كلمات محدودي در ذهن دارم،نه... فقط از بين انبوه اصوات و كلمات بين دو واژه شك دارم. وقتي ميخواهي اولين كلمه ي زندگيت را بر زبان بياوري و مي داني كه اطرافيان آن را در تاريخ شفاهي ذهنشان و پدرت در دفتر مخصوصش ثبت مي كنند بايد خيلي مسايل را در نظر بگيري. گزينه الف) مامان: كه شب تا صبح ساعت به ساعت شيره ي جانش را مي مكم. او تنها كسي ست كه براي فهميدنم نياز به كلام ندارد. ديروز كه خود را از تخت پايين انداختم تا چند ساعت بعد، لبهايش مي لرزيد و از چشمانش آب مي آمد. گزينه ب)بابا:كه دل سوخته است و هنوز در ساعات خلوت از بي مهريها برايم ميگويد.از سكوت و سكون معنادار دانشجويانش در برابر اخراج محبوبترين استادشان. مي گويد در سالهاي شيراز مثل تيم ايران برابر آرژانتين گل خورد ولي نباخت. هنر خاصي غير از انجام حركات محيرالعقول و ژانگولار براي غذا خوردن من ندارد و گاهي يك لوله ي توخالي را به لبش مي چسباند و صداهايي از آن توليد ميكند..خيلي انتخاب دشواري در پيش دارم ولي احتمالا گزينه ي ب را انتخاب خواهم كرد.       ٢٢خرداد١٣٩٣مهربد عشاق 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهربد عشاق می باشد